باسمه تعالی
طرح تحول نظام سلامت به صورت سراسری در کل کشور در 557 بیمارستان (فاز اول) برنامهریزی شده و در حال اجراست (هدف این طرح حداقل در فاز اول تنها در بیمارستانها دولتی خلاصه شده است). این طرح از نظر میزان حمایتهای صورت گرفته اعم از مالی، قانونی، سیاستی و... نه تنها در حوزه سلامت بینظیر است بلکه حتی میتوان گفت در طول سی و پنج سال گذشته در میان برنامههای دولت از جمله نوادر میباشد.
اما هنگامی که بندهای طرح تحول نظام سلامت نگاهی گذرا میاندازیم، نشانهای از مطالعات گستردهی پیشین در نظام سلامت که برخی از آنها در قوانین نیز وارد شده بود نمیبنیم. برای مثال همتی بر اجرای قانون تمام وقتی پزشکان، اجرای پزشک خانواده و یا یک نظام ارجاع، خرید راهبردی خدمات سلامت، برپایی راهنماهای بالینی، تجمیع بیمهها و بسیاری از قوانین و اصول بنیادی که نخبگان نظام سلامت چند سالی است آن را فریاد میزنند، دیده نمیشود.
با روی کار آمدن وزیر بهداشت، وقتی اوضاع مساعد به نظر میرسید، ناگاه طرحی به پیش کشیده شد که از پشتوانه نخبگانی زیادی برخوردار نبوده بلکه تنها کشکولی از چند اقدام میباشد. برای اینکه نمونهای از طرح تحول نظام سلامت را اشاره کنم به اهداف و فازهای طرح تحول نظام سلامت ترکیه اشاره کرده که مقایسهای ابتدائی وجاهت طرح تحول ایران را زیر سوال میبرد: