
با توجه به اظهارات قابل تامل وزیر بهداشت در اقدام خلاف قانون وزارت رفاه، بر خود لازم دانستم چند نکته را در این زمینه به تمامی دلسوزان نظام اسلامی متذکر شوم:
اول اینکه هر آن کس که با فضای بهداشت و درمان جمهوری اسلامی ایران آشنایی داشته باشد به خوبی بر او روشن است که قدرت برخی پزشکان متخصص و حاکمیت چندین ساله آنها بر مسندهای مدیریتی، حال امروز سلامت کشور را به وخامت کشانده است. همان کسانی که بدون فکر و کارهای دقیق علمی به طراحی طرح تحول نظام سلامت پرداختند و طرحی بدون پشتوانه علمی و مالی را نجات بخش نظام سلامت دانستند. همان کسانی که دم از کار کارشناسی میزنند اما عمر علمی خود را در اتاق عمل گذراندهاند. عجیب است اعتماد به نفس این افراد.
دوم آنکه امروز وزارت بهداشت که با ولخرجیهای مثال زدنی به کسری بودجه خورده است، کارش به جایی رسیده است که چشم طمع به بیمهها دوخته است. اگر کسی این اقدام وزارت بهداشت را در راستای طرح تحول بداند باید گفت چرا از ابتدا در اهدافتان نیاوردید؟ چرا از ابتدا پیگیری نکردید؟ چرا امروز به فکر افتادهاید؟ بنابراین سادهلوحی است اگر کسی این اقدام وزارت بهداشت را کارشناسی بداند. این اقدام جز عکسالعملی برای جلوگیری از نابودی طرح تحول نیست. طرحی که به چاه ویلی تبدیل گشته که انتهایی ندارد.
سوم اینکه برای کمبود بودجه به دنبال بهرهوری و اصلاح ساز و کارهای مدیریتی بروید؛ سهم دریافتی چند ده میلیونی پزشکان را کم کنید؛ ولخرجیها را کاهش دهید؛ ساختارها را اصلاح کنید؛ یاد بگیرید با دیگران کار کنید نه اینکه بر دیگران امر کنید.
چهارم آیا کسی نیست به آقای وزیر بگوید شما با چه رویی دم از قانون میزنید؟ شما کدام یک از بندهای برنامه پنجم را اجرایی کردهاید که اقدام وزارت رفاه را خلاف قانون میخوانید؟ کجاست پزشک خانواده؟ کجاست قانون تمام وقتی پزشکان؟ کجاست پرونده الکترونیک سلامت؟ کجاست حاکمیت راهنماهای بالینی؟ شما بیمهها را در طرح تحول اصلاح داخل نکردید و امروز انتظار حمایت آنها را دارید.
پنجم آنکه ادغام کردن بیمهها فکر و برنامه میخواهد که ما در وزارت بهداشت سراغ نداریم. هرچند تجمیع بیمهها نه یکپارچه کردن آنها کار درستی است اما دم خروس وزارت بهداشت از زیر لباسشان بیرون زده است. ادغام بیمهها مقدمهای برای چپاول منابع بیمهها توسط وزارت بهداشت است. با نفوذی که از ایشان سراغ داریم بلافاصله بیمهها را به زیر چتر خود برده و میشود آنچه بر سر طرح تحول آمد؛ که در بند بعدی اشاره خواهد شد.
ششم آنکه شما با ده هزار میلیاد چه کردید. چرا شفاف سازی نمیکنید. چه شد که یکباره اصلاح تعرفهها در دستور کار قرار گرفت و بودجه به باد رفت. چه کسی در دستور کار شما قرار داد آنچیزی را که در ابتدای طرح اصلا مطرح نبود؟ همان افراد بیمهها را به فلاکت خواهند کشاند.
هفتم آنکه شما که اصلا وزارت رفاه را به حساب نیاوردید و در تصمیمگیریها و اقداماتتان آنها را مشارکت ندادید امروز چه انتظاری از همراهی آنها دارید. امروز که کفگیرتان به کف دیگ خورده است انتظار تسلیم و اطاعت ایشان را دارید و وقتی با مقاومت آنها مواجه شدید، شدت نشان میدهید. آقای وزیر بهداشت! با اقدامات شدید شما کسی جرات اعتراض به طرح شما را نداشت. حال که از دولت نوامید شدید دست به گریبان وزارت رفاه گشتهاید.
در پایان امیدوارم اقدامات صاعقهوار وزیر بهداشت کار سلامت مردم را به وخامت بیشتر نکشاند.